به من چه که کوکا خوشمزهتر از پپسی است
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۳۳۴۹۸۸
به گزارش خبرگزاری تقریب، سلمان هراتی با نام هنری «آذرپاد» شاعر خوب مازندرانی، معلم روستایی دور افتاده در گیلان بود که در ۹ آبان ۱۳۶۵ بر اثر تصادف در مسیر تنکابن لنگرود، از دنیا رفت و به دیار باقی شتافت.
آنچه میخوانید شعر «در خلوت بعد از یک تشییع» است که در ۱۴ مرداد سال ۶۲ مرحوم هراتی در تنکابن سروده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دلم برای جبهه تنگ شده است
چقدر جادههای هموار، کسالتآورند!
از یکنواختی دیوارها دلم میگیرد
میخواهم بر اوج بلندترین صخره بنشینم
آن بالا به آسمان نزدیکترم
و میتوانم لحظههای تولد باران را
پیشبینی کنم
دلم برای جبهه تنگ شده است
آنجا معنویت به درک نیامده بسیار است
آنجا ما مقابل آسمان مینشینیم
و زمین را مرور میکنیم
و به اندازهی چندینهزار چشم معجزه میبینیم
چقدر تماشای دور زیباست
دلم برای جبهه تنگ شده است
در کوچههای بنبست
یک ذره آفتاب به دست نمیآید
و ما هر روز به انتها میرسیم
و درهای عافیت باز میشوند
و میز مهربانی ما را
با یک لیوان شربت خنک تمام میکند
وقتی یک جرعه آب صلواتی
عطش را میخشکاند
دیگر به من چه که کوکا خوشمزهتر از پپسی است
باید گذشت
باید عطش و سنگلاخ را تجربه کرد
آسایش از مقصد دورمان میدارد
اسب من به آسمان نگاه میکند
مردان جبهه چه حال و هوایی دارند
چه سربلند و بانشاط میایستند
برویم سربلندی بیاموزیم
آی با شمایم!
چه کسی دوست دارد صاحب آسمان باشد؟
بیا
برای هواخوری
به جنگلهای مجاور پناه ببریم
سنگرها ییلاق تفکرند
و کوهها نگاه ما را به بالا سوق میدهند
کوه همیشه عجیب است
در کوه تکلم خدا جریان دارد
از عادت کوچههای داغ عربستان
تا کوه دور حرا
پیغمبری به بار نشست
بیا به جبهه به کوه برویم
شتاب کن آقای عادت!
پل هوایی فاصلهی دیگری است
که آسمان را از ما مضایقه میکند
من میخواهم بیشتر آفتاب ببینم
میخواهم برف را، باران را، بهاران را بفهم
نگاه کن هوای دودگرفتهی شهر
تنفس راحت را از ما گرفته است
دلم برای فضای ناپیدای مه لک زده است
مه، مهربانی مبهمی است
تا خود را تنها تصور کنیم
تنهایی راز بزرگی است
در تنهایی بیتعارف
مهمان دلمان خواهیم بود
اینجا همه با آسمان حرف نمیزنند
اینجا زیر نور نئون آسمان پیدا نیست
مردم برای بازگشایی دلشان
به کافه میآیند
آنان به لحظههای بعد از اکنون
به عبث امیدوارند
آنها هنوز
بهانههای روشن دل را نشناختهاند
و در نیمکرهی تاریک دل آرمیدهاند
و فکر میکنند تمام دل
خوشحالی پس از پیدا کردن یک جنس
با قیمت نازل در بازار سیاه است
بیا به جبهه برویم
من آنجا را یک بار بوییدهام
آنجا رطوبت مطبوعی دارد
که به ایستادگی درخت کمک میکند
ما چقدر جاهای دیدنی داریم
ما چقدر غافلایم
ما که به بوی گیج آسفالت
عادت کردهایم
و نشستهایم هر روز کسی بیاید
زبالهها را ببرد
چه انتظار حقیری!
دلم برای جبهه تنگ شده است
چقدر صداقت نیست
چقدر شقایقها را ندیده میگیریم
حس میکنم سرم سنگین است
امروز دوباره کسی را آوردند
که سر نداشت
سلمان هراتی
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۳۳۴۹۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرح «نور» است یا «زور»؛ روحانیون برای جنگ با که لباس نظامی پوشیدهاند؟
اگر طرح، طرح نور است و برگرفته از آیه سورۀ نور که قاعدتا باید از نماد نور استفاده شود و اگر «نور» نیست و «زور» است دیگر چرا از قرآن و نور مایه می گذارند؟
آنگونه که عصرایران روایت کرده، تصاویر منتشره از تجمع طلاب و روحانیون در قم در حمایت از برخوردهای انتظامی در مقولۀ حجاب از این منظر مورد توجه قرار گرفته که روحانیون حاضر لباس نظامی پوشیدهاند. به این بهانه چند نکته را میتوان طرح کرد:
۱. سابقه داشته که افرادی کفن بپوشند یا روحانیون بلندمرتبه در جبهه لباس نظامی بر تن کنند و مشهورترین تصاویر مورد اخیر مربوط به دهه ۶۰ و حضور آیتالله خامنهای به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع و بعد رییس این شورا به اقتضای ریاست جمهوری و مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در جبهههاست اما این شکل سابقه ندارد. خاصه اینکه به جای عبا لباس نظامی پوشیدهاند. به عنوان رزمنده البته پیشینه داشته اما به منظور تأکید بر تلفیق رزمندگی و تبلیغ بوده یا سلاح و صلاح با هم. در این فقره اما آن حس منتقل نمیشود. همچنین میدانیم پوشیدن لباس نظامی نیاز به اجازه و هماهنگی دارد. در جبهه حاوی پیام ایثار و از جان گذشتگی بود و اینجا وجه زور و اجبار آن می چربد.
۲. لباس نظامی یعنی آمادۀ جنگایم. اما جنگ با که؟ با زنان و و دختران این سرزمین که به هر دلیل پوشش و سبک زندگی دیگری دارند و الزاما انگیزه سیاسی هم ندارند؟ آن هم در حالی که شخص سردار رادان فرمانده کل نیروی انتظامی به صراحت گفته است این طرح جنبه امنیتی و نظامی ندارد و بیشتر فرهنگی است و حتی مایل نیست صرفا انتظامی معرفی شود؟ از این منظر نقض غرض نیست؟
۳. اگر طرح، طرح نور است و برگرفته از آیه سورۀ نور که قاعدتا باید از نماد نور استفاده شود و اگر «نور» نیست و «زور» است دیگر چرا از قرآن و نور مایه می گذارند؟
۴. اگر منظور روحانیون محترم این است که از نیروهای پلیس حمایت میکنند چرا لباس کامل آنها را نپوشیدهاند؟ آیا تصور نمیکنند تلفیق لباس نظامی با عمامه در تاریخ شیعه سابقه نداشته باشد؟ حتی شهید محراب آیتالله اشرافی اصفهانی با آن سن و سال وقتی در جبهه جنگ با صدام حسین لباس سپاه پوشید کامل پوشید از کلاه استفاده کرد نه عمامه.
۵. هر صنفی باید با زبان خود آن و در مواردی با لباس خاص خود آن شناخته شود. این که طلاب که غالبا به خدمت سربازی نرفته اند یا نمی روند لباس نظامی بپوشند آن هم نه برای مقابله با اسراییل که در حمایت از برخورد با زنان و دخترانی که پوشش مطلوب آنان را رعایت نمیکنند چه تصویری از آنان در ذهن شماری از مردم خاصه زنان و دختران مورد نظر در این «جنگ»! ترسیم میکند؟
۶. این نکته البته قابل درک است که بعد از آن که جمعیت قابل توجهی در حمایت از طرح نور در تهران گرد نیامد چون بسیاری از خانمهای چادری مثل سابق مایل نیستند در حمایت از برخوردهای پلیسی تجمع کنند جای دیگر این تجمع را شکل دادند و نه با محوریت خانم ها بلکه با روحانیون لباس نظامی پوشیده که طبعا وجه صنفی و طبقه ای دارد و قاعدتا در موضوع مرتبط با زنان اگر خانمها حمایت کنند موثرتر است تا مردان آن هم با تلفیق لباس نظامی و روحانیت.
۷. برداشت نویسنده این است که طرح جاری تنها برای آن است که تلقی مخالفت علنی با حکومت درنگیرد و در این حد رعایت کنند کفایت می کند تا جایی که به لطیفه گفته می شود اگر می توانستند عکس مهسای طفلک را به عنوان حجاب کنونی مقبول منتشر میکردند به همین خاطر فرماندهی کل نیروهای انتظامی اصرار دارد موضوع نظامی و انتظامی و پلیسی نیست و فرهنگی است و آن وقت وسط این معرکه طلاب آمدهاند و لباس نظامی پوشیدهاند!